در خبرها آمده بود که «جبهه النصره» - عامل بمبگذاریهای خونین چندماهه اخیر سوریه - در بیانیهای بهطور رسمی با «ایمن الظواهری» سرکرده گروهک تروریستی القاعده، بیعت کرده است، حقیقت تلخی که در طی درگیريهای دوساله سوریه، جبهه ارتجاع عرب سعی داشت آن را پنهان نگه دارد و غرب نیز چشم خود را بر روی این واقعیت روشن بسته بود و نه تنها مانع گسیل کمکهای نظامی ارتجاع عرب نمیشد؛ بلکه خود نیز از هیچ کمکی برای این گروهک تروریستی و سایر معارضان مسلح دریغ نمیکرد. شاید کمتر کسی باشد که فعالیتهای چندینساله ماشین تبلیغاتی غرب مبنی بر مبارزه ایالات متحده و متحدانش با طالبان و القاعده با هدف برداشتن تمام مظاهر خشونت در خاورمیانه (بهویژه افغانستان، عراق، پاکستان و...) را نشنیده باشد بهگونهای که حمله نظامی به دو کشور اسلامی عراق و افغانستان را با این سخن ناصواب توجیه میکردند و خود را عامل کشتن بنلادن، رهبر القاعده، نیز معرفی کردند. از طرفی القاعده به گمان خود برای کاهش تأثیرات و دخالتهای غیرمسلمانان بر دنیای اسلام و گسترش اسلام در جهان در حال جهاد است؛ اما اینک این سؤال شفاف و روشن پیش روی افکار عمومی است که چگونه غرب،چشم خود را بر روی این واقعیت نمایان بسته و در واقع چه چیزی این دو طیف به ظاهر متضاد المنافع یعنی تروریستهای القاعده و غرب مدعی مبارزه با تروریسم را هم پیمان کرده است؟
واقعیت این است که غرب و ایالات متحده بار دیگر مانند دهه 1980 با گروههای تروریستی القاعده و بهاصطلاح جهادگران سلفی، اشتراک منافع پیدا کردهاند. در سالهای دهه 80 هدف همکاری مشترک آمریکاییها و گروههای تروریستی از جمله القاعده، ایجاد سدی در برابر گسترش نفوذ کمونیسم بود؛ اما این بار هدف همکاری مشترک و وحدت راهبردی پدید آمده میان آمریکا و القاعده، تضعیف جبهه مقاومت و ایجاد مانع در برابر گسترش نفوذ ایران به عنوان محور این جبهه و ایجاد فضای تنفس برای رژیم صهیونیستی است. بیجهت نیست که چندی پیش روزنامه جروزالم پست به نقل از سرلشکر «عاموس یادلین» نوشت: رژیم اسرائیل باید رابطه خود با نیروهای در حال ظهور در سوریه را برای مقابله با دشمن بزرگ که ایران است، تقویت کند. وی که در مراسم انتشار گزارش ارزیابی راهبردی 2012-2013 مؤسسه مطالعات امنیت ملی (INSS) سخن میگفت، افزود: سوریه یک جزء بانفوذ محور منطقهای تحت واپایش (کنترل) ایران است.
«عامود گلعاد» مسئول میز سیاسی ـ امنیتی در وزارت جنگ رژیم صهیونیستی نیز چندی پیش به رسانههای صهیونیست گفت که تلآویو، القاعده را به حکومت بشار اسد در سوریه ترجیح میدهد. وی گفت: حتی اگر سوریه تجزیه شود و یک حکومت القاعدهای نیز تشکیل شود، با این حال برای اسرائیل چنین حکومتی نسبت به حکومت کنونی در دمشق اولویت دارد. این نظامی صهیونیست مدعی شد دلیل این مسئله این است که دولت دمشق، محور شرارت و شر بزرگ برای اسرائیل(رژیم صهیونیستی) است.
آنها برای این هدف شوم یعنی تضعیف جبهه مقاومت و کاهش نفوذ ایران، تمام تلاش خود را در ساقط کردن حکومت فعلی سوریه بسیج کردهاند؛ اما تحلیلگران اذعان دارند گروههای تروریستی حاضر در سوریه، اکنون ابزاری در دست غرب برای رسیدن به مطامع خود در خاورمیانه و اختلاف بین صفوف مسلمانان هستند و چهبسا در آینده و پس از به ثمر رسیدن اهداف شومشان در تضعیف یکی از حلقههای اصلی مقاومت، غرب برای تبری جستن از اقدامات خشونتآمیز این تروریستهای خونآشام و ژست به ظاهر مخالفت با مظاهر خشونت، دوباره به مبارزه با آنها برخیزد و بهاصطلاح با یک تیر، دو نشان زده یعنی با تجمیع تروریستها در سوریه آنها را در یک چارچوب جغرافیایی محدود نموده و از این راه، هم به مبارزه با آنها برخیزد و هم سوریه را به خود مشغول سازد. این مسئله، غرب را در برابر آزمونی روشن ولی دشوار قرار داده حال که جبهه النصره بهطور رسمی، وفاداری خود را به القاعده اعلام کرده، آیا همچنان مورد حمایت ایالات متحده و غرب خواهد ماند یا به ظاهر از این گروهها تبری میجوید و اهداف شوم خود را به گونهای دیگر دنبال خواهد کرد، موضوعی که از هماکنون و پس از اجلاس جی 8 اختلافات آن آشکار بود؛ ولی جمهوری اسلامی از همان آغاز تنشهای سوریه، خبر از این پیوند شوم داده بود.
به نظر میرسد دولت و ملت سوریه باید با استفاده از تجربه عراق در تشکیل شوراهای بیداری، بر این گروههای تروریستی فائق آیند و این مرحله سخت و تصنعی را پشت سربگذارد چرا که ملت عراق به ویژه برادران اهل سنت پس از آشکار شدن شیوه حاکمیتی القاعده مبتنی بر خشونت و زور، از این سازمان تروریستی فاصله گرفتند و در قالب شوراهای بیداری به مقابله با القاعده برخاستند. بنابراین از سالهای 2008 تا 2009 به مرور شاهد افول فعالیت و نفوذ القاعده در عراق بودیم و اکنون این روند را سوریها باید بپیمایند تا از شر این گروهها که آلت دست غرب و ارتجاع عرب هستند، رهایی یابند تا بیش از این سیمای اسلام عزیز بهواسطه این متحجران خمود، مخدوش نگردد و غرب نیز از این پیمان شوم پشیمان گردد.
منبع : بصیرت